گفت‌‌و‌گو با «مهدی همایونفر» درباره «شهید آوینی»: کاملاً آدم دیگری شده بود

شماره مطلب:
3362
یکشنبه 1402/01/20 11:36

گفت‌‌و‌گو با «مهدی همایونفر» درباره «شهید آوینی»: کاملاً آدم دیگری شده بود

«مهدی همایونفر» که مسئولیت‌های بسیار از جمله در گروه روایت فتح در دوران شهید آوینی داشت، حرف‌های بسیاری از آن دوران و از فعالیت‌های «سید شهیدان اهل قلم» دارد که در این گفت‌و‌گو خواندنی است.

در مسیر پیمودن «سیدمرتضی آوینی» راه‌های بسیاری طی شد و موقعیت‌ها و روندهای مختلف شخصیتی شکل گرفت و در فرآیند آسمانی‌شدن اش، بسیاری از همرزمان و یاران با آوینی بودند و در میادین جبهه و فیلم‌سازی پیوندی عمیق با هم یافته بودند. «مهدی همایونفر» از جمله آن‌ها است که از ابتدای انقلاب، شهید آوینی را می‌شناسد و خاطراتی دست اول از همکار دیروز و همراه هر روز خود دارد. «همایونفر» که مسئولیت‌های بسیار از جمله در گروه روایت فتح در دوران شهید آوینی داشت، حرف‌های بسیاری از آن دوران و از فعالیت‌های «سید شهیدان اهل قلم» دارد که در این گفت‌و‌گو خواندنی است. «همایونفر» تا سال 1377 مسئولیت روایت فتح را داشت و از دوران جهاد تلویزیون همراه با شهید آوینی روزگار گذراند.

از چه سالی شهید آوینی را دیدید و گروه جهاد تلویزیون در شکل‌گیری آثار مستند ایشان چه نقشی داشت؟

از سال 1359 با شهید آوینی آشنا شدم که آن زمان ایشان در حال ساخت مستندهای حقیقت در جهاد تلویزیون بود. مستندهای حقیقت کارهای خوبی شده بود که از تلویزیون پخش می‌شد. آن زمان ما دوستی به نام حمید خاکبازان داشتیم که با آقای محمّدمهدی حیدریان مسئولیت جهاد تلویزیون را داشتند. ما این دوستان را از تل فیلم می‌شناختیم که مربوط به دوره بعد از انقلاب فرهنگی است که انجمن اسلامی دانشجویان در آن جا جمع شده بودند و دوره‌هایی برگزار کردند. این‌ها حرف‌های تاریخی است که می‌گویم. تل فیلم آن زمان در الهیه بود؛ محل سابق سیمافیلم. وقتی تل فیلم سابق تعطیل شد، آن مکان را از تلویزیون قرض گرفتند و دانشجویان جمع شدند و دوره های آموزش فیلمسازی برگزار ‌شد. افراد مختلفی از افراد مسئول فرهنگی آن زمان آن جا بودند. مانند مرحوم علی مرادخانی، آقایان مسعودشاهی، آقای حیدریان و آقای خاکبازان و خیلی های دیگر. بعد که آقای خاکبازان مسئولیت جهاد تلویزیون گرفت، ما 2، 3 نفر بودیم که به آن جا رفتیم و با شهید آوینی آشنا شدیم. ایشان متوجه شد که ما علاقمند به کار فرهنگی هستیم و می‌خواهیم کاری انجام دهیم. البته آن زمان آقای آوینی، عصبی مزاج بود و به سختی ما را پذیرفت. ما کلاً 4، 5 نفر بیشتر نبودیم که مهم‌ترین‌اش، سهیل نصیری، داماد آقای آوینی بود. حمید منزوی هم بود. من و مصطفی دالایی و محمّد حاج محمدباقر هم بودند که ایشان مهندس عمران بود و بعداً کلاً از فضای فرهنگی بیرون رفت. آن زمان امکانات خیلی کمی در جهاد تلویزیون وجود داشت و آقای آوینی دنبال مسیر متفاوتی در مستندسازی بود. کار سختی بود و آوینی در ابتدا از ما خواست که با آن وسایل فیلم بگیریم و کار یاد بگیریم و از همین جمع در عملیات طریق‌القدس در آذر 1360 استفاده کرد. بعد از مدتی که آقای خاکبازان رفت، من مسئول جهاد تلویزیون شدم و از سال 60 عملاً تمرکز من در این بخش بود و با آقای آوینی در آن جا همکاری داشتیم و کارهای خوب و ماندگاری ساخته شد. تا وقتی که مسئولان وقت تلویزیون تمایل چندانی به فعالیت ما نداشتند و من و بچه‌های دیگر همراه با شهید آوینی ادامه کار را با تاسیس موسسه روایت فتح پیگیری کردیم. البته مدت زمان کمی آقای آوینی در این موسسه بود که منتهی به شهادت ایشان شد. در این مدت فقط 6 اثر از مجموعه «شهری در آسمان» تولید شد. البته وقتی مستندهای روایت فتح در تلویزیون هم ساخته می‌شد، فقط از مکان تلویزیون استفاده می‌کردیم و هیچ نسبتی با مدیران تلویزیون نداشتیم. ما زیرنظر جهاد بودیم، در غیر اینصورت شاید هیچ وقت تولید آن آثار امکان‌پذیر نمی‌شد که این موضوع خود بحثی مفصل می‌طلبد.

شیوه کار آوینی در دوران فعالیت در گروه جهاد تلویزیون چگونه بود؟

ایشان در واقع تجربه خیلی خوبی از سال 58 که مستقیماً وارد عرصه فیلمسازی شده بود، داشت. در جهاد تلویزیون آثار خوبی مثل «خان گزیده‌ها» را قبل از شروع جنگ کار کرده بود و به نتایج عملی در شیوه مستندسازی رسیده بود. به مفهومی که کارگردان لزومی هم نداشت که در صحنه حاضر باشد. کارگردان خطوط عمده کار را تعیین می‌کرد و فیلمبردار در صحنه آن را اجرا می‌کرد و در نهایت آقای آوینی روی میز تدوین کار را جمع می‌کرد. در واقع از سال 62 و آغاز عملیات خیبر که ما گاهی با گروه به جبهه می‌رفتیم، ایشان فقط یک نوبت در عملیات کربلای 5 به منطقه رفت. بالعکس من حضور فیزیکی داشتم ولی فقط در مواردی که لازم بود، در صدابرداری کمک می‌کردم و وظیفه‌ام مدیریت کارها بود. اما همه مسئولیت ساخت مستندها از متن تا تدوین با آوینی بود. از همان ابتدا هم عملاً از ایشان در طی ساخت مستندها کار یاد می‌گرفتیم.

ویژگی آثار آوینی چه بود؟ به شما درباره شیوه کارش چه می‌گفت؟

همان زمان که به جهاد تلویزیون آمده بودیم، به ما می‌گفت که یکسری روش‌ها را اعمال کنیم. گفت که هیچ وقت از زوم استفاده نکنیم. سه پایه نگذاریم. جهت مصاحبه‌شونده به سمت صدابردار نباشد و به سمت دوربین باشد. استمرار آموزش عملیاتی ایشان تا پایان جنگ هم ادامه داشت. غیر از بحث‌های فنی، توجه و تاکید ویژه به انسان داشت و همین نگاه انسانی آثار آوینی را برجسته کرد. یادم می‌آید ما رفته بودیم خیبر و فیلم گرفتیم. صحنه‌ای بود که از فاصله کوتاهی هواپیماهای دشمن بالای سر ما بود و منطقه را بمباران کردند. آقای مصطفی دالایی به عنوان فیلمبردار تمام سعی‌اش را کرد که تصویر هواپیما را بگیرد. خیلی طبیعی است و همه فکر می‌کنند که اگر تصویربردار بتواند هواپیما را شکار کند، کار بزرگی کرده است. وقتی برگشتیم و راش‌ها را آقای آوینی دید، خیلی عصبانی شد و گفت که اصلاً برای من آن هواپیما مهم نیست. مهم عکس‌العمل یک بسیجی وقتی است که هواپیما بالای سرش است. آوینی اعتقاد داشت که توجه دوربین باید به سمت بسیجی‌ها می‌رفت. این جنس نگاه انسانی آوینی، متفاوت بود.   

میتوان گفت که جنگ بهانه‌ای برای آوینی در مسیر کشف حقیقت انسان بود؟

همینطور است. شما متن آثار روایت فتح را هم بخوانید، این نوع نگاه را می‌بینید. تمام توجه آوینی به ابعاد انسان بود. او تحصیلکرده دانشگاه بود و فوق لیسانس معماری دانشگاه تهران داشت و ایامی بر او گذشت و فضای روشنفکری را تجربه کرده بود و به دورانی رسیده بود که جنگ برایش اتفاق متفاوتی محسوب می‌شد. تجربه‌ای از قبل از انقلاب داشت و بعد که انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی شد، با آشنایی عمیق نسبت به اسلام و شخصیت امام خمینی (ره)، خودسازی آوینی شروع شد و یک تحولی در او به وجود آمد که بخشی از این تحول در مستند «خان گزیده‌ها» به عنوان هنرمند انقلابی قبل از جنگ دیده می‌شود و در دوران جنگ این تحول ثبیت شد. جنگ همانطور که برای بخش زیادی از رزمندگان زمینه‌ای برای رسیدن به تعالی شد، برای آوینی هم همین نقش را ایفا کرد. یعنی مرتضی آوینی به شدت و با سرعت به سمت تعالی پیش رفت.

شما اگر بخواهید یک تقسیم‌بندی زمانی برای دوره‌های فکری و معرفتی شهید آوینی در نظر بگیرید، چگونه خواهد بود؟

در تقسیم‌بندی دوران زندگی شهید آوینی می‌توان یک دوره را مربوط به قبل از انقلاب در نظر گرفت. دوره دیگر با پیروزی انقلاب اسلامی بود و اعتقادی که از سال 58 با تحول فکری ایشان به وجود آمد که این تحولات وجودی در آثار آن دوران مشاهده می‌شود. با شروع جنگ که مهم‌ترین دوره زندگی آوینی است، فصل تازه‌ای در زندگی او شکل گرفت. بعد از پایان جنگ تا زمان شهادت هم دوره دیگری در حیات آقای آوینی بوده است. من می‌دیدیم که از سال 61 اخلاق ایشان هم تغییر کرد و هر چه به پایان جنگ نزدیک شدیم، کاملاً آدم دیگری شده بود.

آوینی دارای چه وجوه شخصیتی بود؟ درباره مختصات رفتاری و فکری ایشان توضیح دهید.

آوینی از ابتدای انقلاب که من او را دیدم، بسیار انسان درونگرا و حتی منزوی بود. اصلاً علاقه‌ای نداشت که با کسی همراه شود. در اتاق کوچکی مشغول کار خود بود و به کسی کاری نداشت و اظهارنظر نمی‌کرد. ولی در طی سا‌ل‌های بعد همین آدم عوض شد. البته همیشه به شدت آدم صادقی بود. اصلاً دروغ نمی‌گفت و هر اعتقادی که نسبت به اشخاص یا جامعه داشت، به صراحت بیان می‌کرد و چیزی را پنهان نمی‌کرد.

یعنی بستر لازم برای رسیدن به شهادت از همان ابتدا در او بود؟

به شدت. در کنار صداقت، شهامت و شجاعت بی‌نظیری داشت. هیچ ترس و وحشتی در دوران جنگ نداشت. به نظرم ویژگی‌های یک انسان متعالی در وجود او بود. در نوشته‌ها و آثارش می‌توان به وجود آوینی رسید و باید به این آثار که در زمان‌های مختلفی تولید شد، توجه و تامل کرد. شما متن‌های یک سال آخر زندگی آوینی را بخوانید که به چه نگاهی رسیده بود. متن «شهری در آسمان» که آخرین نوشته شهید آوینی مربوط به دوران جنگ بود، کاملاً متفاوت از گذشته بود. آن را قیاس کنید با نوشته‌های مستندهای حقیقت که ابتدای انقلاب کار کرده بود و ببینید چه آدمی در طی این سال‌ها پیدا می‌کنید.

راز ماندگاری آثار شهید آوینی پس از گذشت سال‌های بسیار چه بوده است؟

 آوینی، هنرمند صادقی بود که به آن چه می‌نوشت و می‌ساخت کاملاً اعتقاد داشت و راز ماندگاری آثار آوینی همین صداقت اوست. او به لحاظ هنری به درجه بالایی رسیده بود و هنرش به تعالی رسید. همانطور که مثنوی به دلیل نگاه معرفتی مولانا ماندگار شد و تبدیل به اثر متفاوتی گردید. آوینی، هنر متعالی را در وجودش داشت.

محتوای این فیلد خصوصی است و به صورت عمومی نشان داده نخواهد شد.
X